یادته

ساخت وبلاگ
یادته یه روزی بهم گفتی

هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون

که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده ...

گفتم اگه بارون نیومد چی؟؟

گفتی اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره ...

گفتم یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار ...

گفتی به چَشم ... حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره ...

و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی ...


رفاقت...
ما را در سایت رفاقت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baloch3509 بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 8:01